سپیده
پنج شنبه 90 تیر 30 :: 12:34 صبح :: نویسنده : سپیده صبح وقتی دانش آموز بودم در دوره دبیرستان از یک عزیزی در یک امتحان سخت مثلثات تک گرفتم .اما بعد ازآن از همون عزیز 20 هم گرفتم . آدم از امتحان های خدا ،از موقعیت هایی که جور میشه نمرات مختلفی می گیره .چند نکته حایز اهمیته که اول :بفهمه همه عالم(خداوعواملش) دارن تماشایش می کنند دوم :بعد از اون به خودش فرصت تحلیل و تصمیم بده. من امروز رد شدم یا به عبارتی نمره مورد لخواه خودم وامامم وازهمه مهمتر خدارا را نگرفتم .در موقعیتی قرار گرفتم بسیار عصبانی از کج فهمی یک شهروند، راننده ون ،که حاضر نبود اشتباهش را در مقابل یک راننده خانم قبول کند .از اون مردایی بود که به نظر خودش مرد بود نه غیرت نه صداقت و خلاصه فهم کافی نداشت .اول ادعا داشت و حق به جانب ،آخرش هم که نزدیک آمدن پلیس شد، در رفت و ... خسارت مادی به من وارد نشد اما این جور ادما را نمی شه با یاداوری و تذکر درستشون کرد .باید ازکنارکج فهمی اش جور دیگر می گذشتم و این قدر هزینه معنوی نمی دادم .ما به اصطلاح معلم ها فکر می کنیم همه را باید متوجه اشتباه شان کرد و این حس وظیفه شناسی مون کار دستمون میده . به نظرم یک موقعیت بود که میشد طور دیگر بشه .اما من عصبانی شدم ؛ودشمن قسم خورده من خوشحال شد چون ... اما دوباره سنگ را بهش می زنم .انقدر میزنم که توان بلند شدن نداشته باشد .باید ریشه کن شود .توخود حجاب خودی حافظ از میان برخیز . باید آویزه گوشم شود بعضی آدم ها هر چند تحملشان سخت است .اما باید بدانیم می توانند سکوی پرتاب ما بسوی خدا باشند .این جاست که عدو شود سبب خیر اللهم اغفرلی الذنوب التی تغیر النعم،اللهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعاء.............. موضوع مطلب : |
|